سئو ايراني سئوي سايتهاي ايراني
|
طبق آثار به دست رسيده از مورخان جهاني، يكي از نخستين هنر ها در ميان قبايل پراكنده انسان ها ابتدا رقص محلي تربت جام بافتن مي باشد و جالب است بدانيم كه آدمي پيش از ساخت خانه، به بافتن مشغول بوده است. بافت پارچه الياف ظريف تري را مي طلبد اما گليم بافي در تربت جام نياز به الياف زخيم تر و ملموس تر دارد. بنابراين اين كشف نشان دهنده وجود قالي و گليم در تمدن باستاني حاكم در فلات ايران است. گليم چيست؟فرش دستبافي كه بافت ساده اي دارد و براي بافت آن نياز به پشم و پنبه و موي بز داريم. فوت استادي در گليم بافي تربت جام (دار)دار به دو نوع افقي و عمودي تقسيم بندي مي شود. دار افقي :از اين نوع چهار چوب در ايلات بيشتر استفاده مي شده است. زنان ايل وقتي تصميم به بافت گليم دارند چهار گوشه اين چهار چوب را به زمين ميخ كوب مي كنند و به هنگام حركت ميخ كوب ها را از سطح زمين جدا مي كنند و آن را به جايي ديگر منتقل مي كنند. فوت استادي در گليم بافي تربت جام (دار عمودي)شكل ظاهري اين چهار چوب اكثرا به صورت مستطيل است. اين نوع دار عمود بر سطح زمين قرار مي گيرند و از 2 عدد چوب صاف و استوانه اي موازي با هم ((چوب صاف و استوانه اي قرار گرفته در بالا ، سردار نام دارد و چوب قرار گرفته در سمت پايين ، زير دار نام دارد)) و 2 چوب ديگر در طرفين كه راست رو ها نام دارد ايجاد شده است. گوه :قطعه چوب بريده شده اي كه ظاهري گونيا فرم دارد و كارش محكم كردن چله ها از طريق كوبيدن به شكاف هاي پايين موجود در راست رو ها است. فوت استادي در گليم بافي تربت جام (هاف)چوب هاف استوانه اي و باريك تر از چوب كوجي مي باشد و بر بالاي اين چوب قرار مي گيرد. كار اين چوب زيرو رو كردن (پس و پيش كردن)چله ها در واقع پود دهي است. الف) دار ثابت :اين دار يكي از ابتدايي ترين دار ها مي باشد و جايي براي حركت بافت ها در آن وجود ندارد بنابراين بافنده توسط نردبان هايي كه به طرفين دار متصل شده اند و به سمت بالا مي روند تغيير مكن مي دهد. ب) دار تبريزي :متداول ترين دار هاي عمودي ، دار تبريزي مي باشد و بافنده براي بافتن طرحش تغيير جا نمي دهد. اين نوع دار 2 چوب زير دار و سر دار دارد كه چوب سردار آن به كمك پيچ و مهره هايي قابل حركت است. ج) دار گردان :در اين نوع دار ابتدا بايد نخ را ره سر دار و زير دار بپيچيم تا به هنگام شروع بافتن كم كم از سردار بافنده شود. د) دار فندك دار :در اين نوع دار ، تار ها را روي استوانه اي چوبي يا فلزي كه در موازي با چوب سردار است و اصطلاحا به آن فندك گويند ، مي پيچانند تا فاصله چوب سردار و فندك به وسيله 2 عدد پيچ و مهره تنظيم شود. در شهرستان تربت جام بيشتر از دار هاي افقي جهت بافت گليم استفاده مي شود و نقوشي كه به دست زنان هنرمند اين شهرستان آفريده مي شود بيشتر شامل طرح هاي حيواني _ گياهي و هندسي است. نخ چله :از پيله هايي كه ضخامت متفاوتي دارند تهيه مي شود اما در بعضي از مناطق روستايي از پشم براي نخ چله (تار) بهره مي گيرند. پشم :پشم مراحل مختلفي دارد مانند چيدن _ شستن _ ريسيدن و رنگريزي را سپري مي كند و در نهايت به عنوان خامه استفاده مي شود. دفتين (كركيت _ دفه _ شانه ) :ابزاري جهت كوبيدن رج هاي بافته شده. فوت استادي در گليم بافي تربت جام كارد (قلاب) :اين ابزار شامل دو بخش مي شود؛ بخش اول آن قلاب است كه براي گرفتن تار ها استفاده مي شود و بخش ديگر آن تيغه تيزي است كه با آن ريشه ها و پرز ها را برش مي زنند. صنايع دستي اين توانايي را در خود دارند كه فرصت هاي اقتصادي بسيار مناسبي را براي مردم يك جامعه پديد آوردند و ميتواند سوغات تربت جام باشد و فرهنگ تربت جام را به دنيا انتقال دهد. ما را دنبال كنيدادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
كرامات شيخ احمد جامي شيخ الاسلام احمد بن ابوالحسن جامي نامقي ترشيزي معروف شيخ احمد جام در روستاي نامق (ترشيز) در سال 440 ق ديده به جهان گشود. نسب وي به خانداني كه از نژاد عرب بود بر مي گردد، جد وي جريربن عبدالله بجلي يكي از صحابه رسول اكرم(ص) بود و مشهور است كه در تيراندازي بي مانند بوده است. از جمله القابي كه به ايشان نسبت داده اند عبارت است از:شيخ الاسلام، شيخ ابونصر، احمد ژنده پيل، پيرجام، شيخ جام( شهر تربت جام ) احمد جام يكي از بزرگترين مشايخ عرفان ايراني و صوفي و حكيم بزرگي است كه در نيمه دوم قرن پنجم و نيمه اول قرن ششم هجري مي زيسته است. در ارتباط با دوران كودكي شيخ جام اطلاعات دقيق و زيادي در دست نيست اما باتوجه به آنچه كه خود شيخ در ميان گفته هاي خويش بيان داشته اند خانواده ايشان مردماني ساده و بي حاشيه و زراعت پيشه بودند كه بنابر گفته شيخ جام خواندن و نوشتن را به ايشان نياموخته اند، پدر وي چندان ايماني به فرزندش نداشت تا اينكه پيش از مرگ به او اطمينان پيدا كرد كه جزء افرادي با سلوك عرفاني است. نيمي از دوران جواني شيخ به بيهودگي و بطالت گذشت چرا كه او با دوستاني ناباب شبها و روز ها گرد هم مي آمدند و ميگساري مي كردند؛ تا اينكه ايشان در سن 22 سالگي دچار تحولي روحي گرديد كه همين تحول باعث شد تا به عرفان روي آورد و راه انزوا و عزلت و گوشه نشيني را در پيش گرفت و همواره به عبادت و دينداري مي پرداخت، با اين وجود باز هم دوستانش گاهي باعث آزار و اذيت وي مي شدند. ايشان براي دوري از گناه و درپيش گرفتن زهد به كوه ها روي آورد، به مدت 12 سال در كوه نامق و 6 سال در كوه بزد جام روي هم رفته 18 سال به خلوت و عزلت نشيني روي آورد. سرانجام پس از اين همه سال خلوت خويش را بهم زد و در ميان مردم آمد تا گناهكاران و خطاكاران را به توبه سوق دهد. كرامات شيخ احمد جاميكرامات جمع واژه كرامت و در لغت به معناي بخشندگي و بزرگواري است اما در اصطلاح يعني كاري خارق العاده و اعجاب انگيز از سوي شخصي كه ادعاي نبوت ندارد و به دليل عنايت خداوندي اين امور خارق العاده از جانب صوفي و عارف رخ مي دهد؛ از جمله اين كارهاي خارق العاده مي توان گفت مثلا در صورت قحطي شخص دعا كند و باران بيايد يا در حق فردي كه مريض است دعا كند و دعايش اجابت گردد و يا براي رام كردن حيوانات وحشي و درنده دعا گويد؛ اينگونه كارها از سوي اولياي الهي ميسر مي گردد اما گاهي فردي خاكي و ساده آنقدر به خدا ايمان دارد و با تمام وجود از خداوند چيزي را درخواست مي كند كه خداوند نيز دعايش را اجابت مي كند بويژه كه اين دعا براي ديگران يا در حق همگان باشد. كتب مشهور مقاماتكرامات و كار هاي خارق العاده صوفيان و مشايخ بيش از هر جايي در كتب مشهور مقامات ذكر شده است و به وضوح مي توان گفت كه نام شيخ الاسلام احمد جامي نيز در ميان اين بزرگان مي درخشد و مريد شيفته شيخ احمد جام، سديد الدين محمد غزنوي نويسنده مقامات ژنده پيل تلاش كرده است تا اين مقامات و كرامات شيخ را گردآوري كند و به رشته تحرير در آورد. سديد الدين محمد غزنوي در مقامات ژنده پيل خود جمعا سيصد و شصت و نه حكايت كرامت آميز از شيخ جام نقل مي كند كه صد وهشتاد حكايت آن ارزش و اعتبار بيشتري دارد چرا كه برگرفته از نسخه كامل و بي نظير استاد هلموت ريتر در مجموعه نافذ پاشا در استامبول مي باشد. در واقع كرامت هاي ذكر شده در كتاب مقامات ژنده پيل بيشتر از هر چيزي نشان دهنده هاله اي از تفكرات عاميانه گروهي از مردم است كه به هنگام سختي ها و مشكلاتي همچون هجوم ملخ ها، فقدان ثروت، بيماري، قحطي، نداشتن فرزند، پيدا نمودن حيوانات يا وسايل گم شده يا دزديده شده، تبديل خاك به زر و سيم و ... همواره به دنبال اين بودند تا دستي از غيب برسد و اين مشكلات را چه كوچك و چه بزرگ برايشان حل نمايد. مهم ترين كرامات شيخ احمد جاميپيشگويي هاي شيخ الاسلام احمد جامي در رابطه با آينده و حوادث پيش رو. اين نوع شامل حكايات زير مي شود: 34، 42، 44، 45، 46، 71،72، 76، 77، 79، 80، و ... شفا بخشيدن برخي از بيماران توسط شيخ الاسلام. درمان افراد مفلوج. اين نوع شامل حكايات زير مي شود: 13، 111، 112، 113، 147، 151، 152، 154، 156، 157، 221، 319 شفاي افراد نابينا و شفاي درد چشم. اين نوع شامل حكايات زير مي شود: 26، 114، 148، 149، 208، 213، و ... شفاي ديوانگان، ايشان بيماراني را كه دچار بيماري هاي رواني بودند را مداوا مي كرد. اين نوع شامل حكايات زير مي شود: 153، 159، 160، 275 كرامات شيخ احمد جاميشفا بخشيدن محتضران يا حتي به تاخير انداختن مرگ آنان. اين نوع شامل حكايات زير مي شود: 32، 56، 175، 194، 217، 226، 255، 281، 317، 318، 336، 350، و حكايات 3، 4، 12، از كرامت هاي شيخ جام پس از وفات مي باشد. اشراف بر ضماير و خواندن ذهن افراد. اين نوع شامل حكايات زير مي شود: 5، 19، 23، 27، 47، 48، 66، 69، 101، 104، 110، و... تصرف بر عالم ماده و قوانين طبيعت. اين نوع شامل حكايات زير مي شود: 10، 29، 33، 36، 37، 38، 40، 41، و ... كرامات شيخ احمد جاميسديد الدين محمد غزنوي گاهي برخي از حكايات و كرامات را آنقدر با اغراق توام مي كند و آنها را آنچنان با تاييد و تاكيد در كتاب خويش مي آورد كه خواننده گمان هيچ شبهه و شك و عدم صحت به ذهن خويش راه نمي دهد؛ محمد غزنوي در پايان يكي از همين كرامات مي نويسد: «... و از اين واقعه تمام ولايت جام خبر دارند. و از اين كرامت ها بسيار ديده ايم و همه روزگار او عين كرامت بوده است. فاما از هزار يكي و از بسياري اندكي در قلم آمد تا ياران و مريدان شاد مي گردند، و دشمنان مي گدازند، و منازعان مي سوزند. هر دو را زيادت باد.» ما را در وبسايت شهر تربت جام دنبال كنيدادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
انواع غذاهاي محلي تربت جام تربت جام يكي از شهرستان هاي خراسان رضوي است كه داراي قدمت زيادي مي باشد، اين شهركهن داراي فرهنگ بسيار غني است و جذابيت هاي خاص خود را دارد و اين شهر با همين فرهنگ و زيبايي هاي خود همواره گردشگران داخلي و خارجي زيادي را به خود جذب مي كند. 1- نان:نان هاي محلي تربت جام عبارت است از: نان فتير معمولي، نان فتير روغني، نان تافتون معمولي، نان تافتون مخصوص(با كره يا روغن زرد محلي و سبزيجات خاصي پخته مي شود)، نان قلفتي(اين نان معمولا با روغن زرد محلي يا با جيزغاله طبخ مي شود). 2- پلو:استانبلي مخصوص كه به آن بلغور پلو هم مي گويند (در اين غذا از بلغور گندم و برنج و قورمه استفاده مي شود)، رشته پلو با گوشت يا بصورت معمولي (در اين غذا نيز از برنج و رشته و گوشت قورمه استفاده مي شود و طعم بي نظيري دارد). غذاهاي پلويي ديگري نيز در تربت جام و اطراف طبخ مي شود اما خاص اين شهرستان نيست مثل قورمه سبزي، خورشت قيمه، قيمه بادمجان، قيمه آلو و... 3- آش:آش هاي محلي را معمولا خانم هاي با تجربه در خانواده مي پزند و طرفداران مخصوص به خود را دارد مانند آش اماچ، آش كشك، آش رشته، آش بلغور و برنج، آش لخشك (اين نوع آش خمير مخصوصي دارد كه با آن درست مي كنند)، آش قره قورت( خانم هاي خانه معمولا قره قورت را از محصولات دامي خود درست ميكنند و بسيار ترش و خوشمزه است)، آش زيربار (زيربار ميوه اي تقريبا شبيه به زرشك است اما دانه دارد و ترش است)، آش خلَوَك ( مواد اصلي اين آش سبزي و خمير تازه است كه آن را بصورت تكه تكه برش ميزنند و درون قابلمه مي ريزند)، حليم. از زمان هاي قديم وقتي افراد خانواده و اطرافيان كنار هم جمع مي شدند يكي از وعده هاي غذايي خود را آش انتخاب مي كردند و در حال حاضر نيز وقتي دوستان و آشنايان دورهم جمع مي شوند يا براي تفريح به طبيعت مي روند معمولا آش درست مي كنند چرا كه معتقدند آش دورهمي بيشتر مي چسبد؛ حتي براي نذري دادن بويژه در ماه مبارك رمضان نيز معمولا آش مي دهند. 4- غذاهاي محلي تربت جام اشكنهاشكنه قورمه، اشكنه تخم مرغ، كشك سفيد يا به زبان محلي قروتي، كشك زرد يا با گويش محلي غلورتروش، بلغورشير، كمه جوش، گوره ماست. اين اشكنه هاي محلي سرشار از پروتئين و كلسيم است چرا كه بانوان خراساني و تربت جامي خودشان تركيبات اصلي اين عذا هارا از محصولات دامي خود مثل شير و ماست و كره و روغن زرد و ... درست ميكنند و بايد اعتراف كنيم كه طعم اين غذاها عالي و بي نظير است. مردم هر شهر غذاي محلي خاص خود را دارند و معمولا آن غذا را بيشتر از افراد ديگر ميخورند و بطور معمول به غذاي محلي شهر خود عادت دارند ، شايد آنگونه كه بايد غذاي محلي شهرشان برايشان جذابيت نداشته باشد چرا كه همواره از آن غذا ميخورند اما اين نوع غذا ها براي كساني كه براي بار اول يا حتي هر از گاهي ميخورند بسيار خوشمزه تر به نظر مي آيد تا كسانيكه يك وعده غذاييشان از همين غذا هاي محلي است، شايد برايتان اتفاق افتاده باشد كه اين جمله را از برخي افراد شنيده باشيد: وااااي مزه فلان غذا هنوز زير دندانهايم است يا فلان غذا كه مزه اش چيز ديگري است و... غذاهاي محلي تربت جاماينگونه اشخاص يا از آن غذاها كم خورده اند يا اينكه شخص خاصي آن غذا را طبخ مي كرده است مانند مادربزرگها كه هميشه دست پختشان عالي است، به همين علت طعم برخي از غذاها واقعا فراموش نشدني است دقيقا مانند همين غذاهاي محلي. كشك سفيد / قروتيمواد لازم: طرز تهيه:ابتدا روغن زرد محلي را درون قابلمه ريخته سپس پياز كوچك خرد شده را درون روغن ميريزيم و مي گذاريم تا كمي پياز سرخ شود و تقريبا بصورت نيمه طلايي در بيايد، حالا به پياز زردچوبه و پونه و گردو كوبيده شده را اضافه ميكنيم و كمي تفت ميدهيم؛ حالا نوبت كشك ساييده شده است كه آن را به مواد داخل قابلمه اضافه مي كنيم و اجازه ميدهيم تا يك جوشي بخورد، پس از آن آماده سرو است. اين غذا را بايد با نون بصورت تريت شده ميل كرد و در كنار آن ميتوان از پياز، پيازچه، سبزي نعنا( كه به هضم غذا كمك مي كند) و ريحان استفاده كرد. نوش جان آش اَماچ:مواد لازم: طرز تهيه:ابتدا بايد نخود را بصورت جداگانه بپزيم سپس يك قابلمه را جداگانه آب ميكنيم و پس از اينكه آب به جوش آمد نخود ها را به آن اضافه ميكنيم؛ حالا نوبت سبزي دشتي از جمله نان كلاغ، بومادران، ترشك، بلقس، پيچك، گندمك و سلمه است كه از باغات چيديم و آنها راشسته و خرد مي كنيم و پس از خردكردن سبزي ها را آرام ارام به مواد داخل قابلمه اضافه مي كنيم؛ غذاهاي محلي تربت جامپس از پخته شدن سبزي ها مي توانيم كم كم آرد ها را به آن اضافه كنيم تا آش حسابي لعاب بدهد، حالا حرارت را كم مي كنيم و اجازه مي دهيم تا آش بپزد؛ تقريبا نيم الي يك ساعت زمان مي برد تا آش جا بيفتد، در اين مدتي كه قرار است آش اماچ پخته شود مي توان مقداري كشك سابيد و مقداري پياز داغ و نعنا را آماده كرد تا با آن آش محلي را تزئين نمود و نوش جان كرد. ما را دنبال كنيدادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
[ ۱ ]
|
|
[قالب وبلاگ : سایت آریا] [Weblog Themes By : sitearia.ir] |